قرار بود امروز، شنبه سیزدهم اردیبهشتماه ۱۴۰۴، دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با میانجیگری عمان در رم برگزار شود، اما بهطور ناگهانی این گفتوگوها به تعویق افتاد. این تأخیر غیرمنتظره که با بیانیه وزیر خارجه عمان، «بدر بن حمد آل البوسعیدی»، مبنی بر «دلایل لجستیکی» اعلام شد، گمانهزنیهای گستردهای را در محافل سیاسی و رسانهای به دنبال داشت. اما آیا این تعویق صرفاً به مشکلات لجستیکی محدود میشود یا نشانهای از اختلافات عمیقتر و استراتژیهای پیچیدهتر در پشت صحنه است؟ علت اصلی لغو مذاکرات ایران و آمریکا چیست؟
دلایل به تعویق افتادن مذاکرات ایران و آمریکا و واقعیتهای پشت پرده
وزیر خارجه عمان در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که نشست به دلیل مسائل لجستیکی به زمان دیگری موکول شده و تاریخ جدید پس از توافق طرفین اعلام خواهد شد. در تهران نیز «سید عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه، تأخیر را تصمیم عمان بهعنوان میانجیگر مذاکرات عنوان کرد. با این حال، تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که دلایل واقعی فراتر از مشکلات فنی است. به گفته «ابوالقاسم دلفی»، سفیر پیشین ایران در فرانسه، بیانیه عمان بیشتر یک روایت دیپلماتیک است و احتمالاً تغییرات در تیم امنیت ملی آمریکا، از جمله برکناری مشاور امنیت ملی، در این تعویق نقش داشته است.
«حیدرعلی مسعودی»، استاد دانشگاه شهید بهشتی، نیز معتقد است که این تأخیر یک «سیگنال» است و نه صرفاً یک مسئله لجستیکی. او به فشارهای داخلی در دولت آمریکا، از جمله اختلافات میان جناحهای تندرو و معتدل، و همچنین جابهجاییهای اخیر در تیم مذاکرهکننده اشاره میکند. این تغییرات میتواند به بازتنظیم دستورکار مذاکرات منجر شده باشد.
سناریوهای محتمل تعویق در مذاکرات ایران و آمریکا
«جلال دهقانی فیروزآبادی»، استاد روابط بینالملل، دو سناریوی اصلی را برای این تأخیر مطرح میکند. در سناریوی اول، تیمهای مذاکرهکننده، بهویژه هیئت آمریکایی، برای مشورتهای داخلی به پایتختهای خود بازگشتهاند. در واشنگتن، اختلافنظرهایی میان جناح تندرو، که مخالف هرگونه برنامه هستهای ایران هستند، و گروه معتدلتر، که به حداقلهای ایران توجه دارند، شکل گرفته است. این اختلافات، بهویژه در موضوعاتی مانند غنیسازی داخلی و سطح نظارت، مانع از اجماع داخلی در دولت آمریکا شده و تعویق را به دنبال داشته است.
سناریوی دوم، که پیچیدهتر است، به تلاش آمریکا برای تغییر دستورکار مذاکرات اشاره دارد. به گفته دهقانی، جناح تندرو در دولت ترامپ، به رهبری افرادی مانند مایکل والتز، خواستار بازنگری در توافقات اولیه و گسترش مذاکرات به موضوعات غیرهستهای، مانند مسائل منطقهای و موشکی، شدهاند. این در حالی است که ایران غنیسازی داخلی و نظارت در چارچوب آژانس بینالمللی انرژی اتمی را خط قرمز خود میداند. اظهارات «مارکو روبیو»، وزیر خارجه آمریکا، مبنی بر اینکه ایران باید اورانیوم را از خارج وارد کند، نشاندهنده این رویکرد حداکثری است که با مواضع ایران در تضاد کامل قرار دارد.
نقش دونالد ترامپ و تناقضات استراتژیک
«مصطفی زهرانی»، استاد روابط بینالملل، ریشه تعویق را در ساختار تصمیمگیری دولت ترامپ و نقش محوری خود او میبیند. به گفته زهرانی، ترامپ بهعنوان تصمیمگیرنده نهایی، مذاکرات را بهعنوان یک دستاورد شخصی میخواهد و از تاکتیکهای غیرقابلپیشبینی برای پنهان نگه داشتن برنامههایش استفاده میکند. او به تناقضات رفتاری ترامپ اشاره میکند: از یک سو، با سیاستهایی مانند انتقال فناوری هستهای به عربستان، ایران را به سمت افزایش غنیسازی سوق میدهد، و از سوی دیگر، با طرح مطالبات حداکثری مانند غنیسازی صفر، مذاکرات را پیچیدهتر میکند.
زهرانی معتقد است که این تأخیر بخشی از سبک مذاکراتی ترامپ است که با ایجاد وقفههای عمدی، واکنشهای طرف مقابل و جامعه جهانی را میسنجد. او هشدار میدهد که این بازی استراتژیک میتواند مذاکرات را به حوزههای جدیدی بکشاند که با خطوط قرمز ایران سازگار نیست.
دیدگاه ایران: حفظ خطوط قرمز
ایران از ابتدای مذاکرات بر حفظ صنعت هستهای بومی، غنیسازی داخلی و لغو کامل تحریمها تأکید داشته است. به گفته «ابوالفضل ظهرهوند»، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، آمریکا با طرح مطالبات جدید و تحریمهای تازه، هیچ قصدی برای حل اختلافات ندارد. او معتقد است که آمریکا با تقسیم کار هوشمندانه، از Trump بهعنوان «پلیس خوب» و جناح تندرو بهعنوان فشاردهنده استفاده میکند تا ایران را در موضع ضعف نشان دهد. ظهرهوند پیشنهاد میکند که ایران با دعوت از مذاکرهکنندگان آمریکایی به تهران، مستقیماً از منافع ملی خود دفاع کند.
از سوی دیگر، «سید جلال دهقانی فیروزآبادی» تأکید میکند که ایران با اجماع داخلی، بر حفظ چرخه سوخت هستهای و نظارت در چارچوب آژانس پافشاری دارد. او هشدار میدهد که هرگونه تغییر در دستورکار مذاکرات، مانند کشیده شدن به موضوعات موشکی یا منطقهای، با مقاومت ایران مواجه خواهد شد.
مذاکرات زنده اما پیچیدهتر
با وجود این تأخیر، کارشناسان اتفاقنظر دارند که مذاکرات به پایان نرسیده است. «ابوالقاسم دلفی» مذاکرات را به بازی شطرنج تشبیه میکند که گاهی توقف در آن هوشمندانهتر از حرکت است. او معتقد است که این وقفه فرصتی برای بازتنظیم مواضع و هماهنگیهای داخلی در هر دو طرف فراهم میکند. با این حال، پیچیدگیهای جدید، از جمله تغییرات در تیم آمریکایی و فشارهای داخلی در واشنگتن، مسیر گفتوگوها را دشوارتر کرده است.
نتیجهگیری
تعویق دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا، بیش از آنکه نتیجه مشکلات لجستیکی باشد، نشانهای از اختلافات عمیقتر و تلاش برای بازتعریف دستورکار مذاکرات است. در حالی که ایران بر حفظ خطوط قرمز خود، از جمله غنیسازی داخلی، تأکید دارد، آمریکا با طرح مطالبات حداکثری و تغییر احتمالی دستورکار، به دنبال امتیازگیری بیشتر است. با این حال، مذاکرات همچنان زنده است و این تأخیر میتواند فرصتی برای بازنگری مواضع و کاهش فشارهای داخلی در هر دو طرف باشد. آینده این گفتوگوها به توانایی طرفین در مدیریت پیچیدگیها و حفظ خطوط قرمز خود بستگی دارد.
منابع:
- گزارشهای منتشرشده در روزنامه ایران
- تحلیلهای نورنیوز و پایگاه خبری بورس پرس
- اظهارات مقامات رسمی ایران و عمان
همچنین بخوانید: بررسی لوایح پالرمو و CFT باز هم به تعویق افتاد