با توجه به بهبود نسبی شرایط بازار سرمایه، بسیاری از سهامداران و کارشناسان بورسی خواستار اصلاح ساختار حجم مبنا و کاهش محدودیتهای فعلی در نمادهای بورسی و فرابورسی شدهاند. به اعتقاد آنان، اکنون زمان مناسبی برای افزایش دامنه نوسان و کاهش حجم مبنا در بورس است تا نقدشوندگی بازار ارتقاء یابد و روند رشد شاخصها با مانع کمتری مواجه باشد.
در سالهای اخیر، سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر بازار، برای کنترل هیجانات و محافظت از حقوق سرمایهگذاران، ابزارهایی مانند محدودیت دامنه نوسان و تعیین حجم مبنا را بهکار گرفته است. نمونه آن کاهش دامنه نوسان به ±۱ درصد در مردادماه سال گذشته و سپس افزایش تدریجی آن تا ±۳ درصد بود. همچنین، حجم مبنا بهعنوان معیاری برای سنجش میزان معاملات تأثیرگذار بر قیمت پایانی سهم، همواره یکی از ابزارهای کنترلی پرچالش در بازار سرمایه بوده است.
مشکلاتی که حجم مبنای بالا ایجاد می کند
با این حال، بررسی وضعیت کنونی بورس نشان میدهد که حجم مبنای بالای بسیاری از نمادهای کوچک و متوسط بازار، مانعی جدی بر سر راه رشد واقعی قیمت سهام این شرکتها شده است. موارد متعددی از شرکتها با عملکرد مناسب عملیاتی، علیرغم حمایت مستمر سهامداران حقوقی، به دلیل بالا بودن حجم مبنا، رشد قیمتی چشمگیری نداشتهاند.
مقایسه بین نمادها نیز گویای این تناقض است؛ بهعنوان مثال، نماد «تجلی» با ارزش بازار ۱۹ همت، حجم مبنایی بیش از ۳۴ میلیون سهم دارد، در حالیکه نماد «مارون» با ارزشی بالغ بر ۱۳۰ همت تنها ۶۰۰ هزار سهم حجم مبنا دارد. یا در نمونهای دیگر، نماد «شستا» با ارزش بازار ۲۲۲ همت، دارای حجم مبنای ۸۸ میلیون سهم است، در حالیکه «فولاد» با ارزشی حدود ۶۰۰ همت، حجم مبنای ۲۹ میلیون سهم دارد.
کارشناسان میگویند چنین اختلافهایی نهتنها عدالت در تعیین حجم مبنا را زیر سؤال میبرد، بلکه منجر به ایجاد فشار مضاعف بر سهام کوچکتر بازار میشود. این موضوع در حالی مطرح میشود که برخی صندوقهای سرمایهگذاری که از محدودیت حجم مبنا معاف هستند، توانستهاند عملکرد بهتری در جذب سرمایهگذار داشته باشند.
کاهش محدودیت های ساختاری باعث رونق بورس می شود
از سوی دیگر، افزایش بازدهی متوسط بازار بورس در سال گذشته و حرکت صعودی اخیر شاخصها، این باور را تقویت کرده است که کاهش محدودیتهای ساختاری از جمله حجم مبنا میتواند به رونق بیشتر معاملات و افزایش اطمینان سرمایهگذاران منجر شود. به همین دلیل، فعالان بازار سرمایه خواهان بازنگری در فرمول محاسبه حجم مبنا و تطبیق آن با ارزش بازار واقعی شرکتها هستند.
در نهایت، اگرچه سازمان بورس تاکنون حذف کامل حجم مبنا را در دستور کار قرار نداده است، اما انتظار میرود با توجه به شرایط مساعد بازار و تجارب گذشته، تدابیری برای منطقیتر شدن این ابزار اتخاذ شود. هماهنگسازی حجم مبنا با ارزش بازار شرکتها میتواند گام مؤثری در راستای بهبود کارایی بازار و ارتقاء شفافیت قیمتی در بورس باشد.
همچنین بخوانید: