محمدرضا عربی، معاون سابق سازمان بورس از اقداماتی که منجر به جهش عجیب شاخص بورس از ابتدای سال شده انتفاد کرده و همچنین در گزارشی تحت عنوان “ما و بازار سرمایه” نکاتی را پیرامون سرمایه گذاری در بورس و از دست دادن اصل سرمایه یا سودهای از دست رفته عنوان کرده است. وی همچنین سیاست های نادرست پولی را منشا مشکلات اقتصادی کشور و بازار سرمایه دانسته و گفت بورس همچنان جای خوبی برای سرمایه گذاری است. حرفه ای ها در این بازار می مانند و تجربه شان بیشتر می شود. محمدرضا عربی به سهامداران توصیه کرد اگر با تحلیل به این نتیجه رسیدید که سهمی باارزش است سهم خود را نگهدارید حتی اگر تحلیل تکنیکال خلاف آن را ثابت کند.
اقدامات افزایش عجیب شاخص بورس نقد شد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس:
محمدرضا عربی مزرعه شاهی با انتشار مطلبی در فضای مجازی با عنوان “ما و بازار سرمایه” اعلام کرد: وقتی صدا و سیما در مصاحبه سیگنال شاخص چند میلیونی می داد و با تهیه گزارشی از یکی از روستاهای کوچک استان های محروم، سرمایه گذاری در بازار سرمایه را آنگونه ساده و آسان جلوه می داد که حتی کشاورز معمولی هم می تواند در آن وارن بافت باشد.
وقتی برخی مسئولین دولت روزانه بیش از تعداد رکعت نمارهای یومیه مصاحبه و از بورس تعریف می کردند و متاسفانه به دلیل درک ناقص و نادرست از کارکرد بازار سرمایه آن را کلید کلیه مشکلات و مصیبت های اقتصادی مملکت می شمردند و غافل بودند اصولا بازار سرمایه ناتوان از تامین مالی مد نظر آنها است.
بیشتر بخوانید: پیش بینی روند بورس/ آیا بورس مجدد روند صعودی را تجربه خواهد کرد؟
وقتی آمارهای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی های شرکت ها و قیمت گذاری هزاران میلیارد تومانی صدها هکتار زمین آنها را تامین مالی نامیدیم و بر آن افتخار کردیم.
وقتی بسیاری از تحلیلگران به جای بررسی صنایع و توان زایش و سودآوری آنها شروع به متر کردن زمین و ساختمان شرکت ها کردند و این قیمت ها را مبنای ارزش بازار شرکت ها کردند.
وقتی در بازاری به عمق یک سانتی متر با انواع نمودارها قله های چند میلیونی جدید کشف می کردیم و انواع موج ها را بررسی و پیش بینی می کردیم.
وقتی در یک سیاست سراسر اشتباه سهام عدالت را شقه شقه کردیم و صندوق های دولتی ساختیم و میلیون ها نفر را چشم و گوش بسته وارد بازار کردیم و افتخار آمیز تعداد کدهای بورسی را به رخ دنیا می کشیدیم.
وقتی با نمایش صف های خرید چند صد میلیونی و گاه چند میلیاردی رفتار توده ای را ترویج کردیم و حقوقی ها در قیمت هایی بیش از دو برابر امروز حاضر به فروش سهام نبودند.
وقتی مقررات نظارتی دستخوش سیاست زدگی شد و دولت به جای سازمان بورس نشست.
وقتی زیر مجموعه های شرکت های حاضر در بورس را دوباره و چند باره پذیرش می کردیم و خوشحال که ارزش بازار را اضافه کردیم یا برعکس هلدینگی که تقریبا تمام پرتفوی آن در بازار بود را پذیرش کردیم و سر از پا نمی شناختیم که چه شق القمری کرده ایم.
وقتی ارزش بازار یک شرکت بالغ بر ده ها برابر فروش سالانه ( دقت کنیم فروش سالانه و نه سود خالص سالانه) و یا بیش از ۵۰ برابر سود سالانه آن شده بود و کماکان برای گذاشتن زنبیل در صف خرید به دنبال سرخطی زدن بودیم.
وقتی شرکت های تولیدی نیز فعالیت اصلی را تعطیل کرده بودند و سهام باز شده بودند.
همه و همه در خلسه این افزایش ها بودیم و شاید از یاد رفته بود:
۱- اصول حاکم بر بازار سرمایه کم و بیش در همه دنیا یکی است وحال روز شرکت های آن جزئی از یک کل به نام اقتصاد ملی است و نمی تواند در مسیری غیر از آن باشد.
۲- ریسک و بازده دو روی یک سکه هستند و بدون هم معنا ندارند. نمی شود فقط بازده داشت بدون هیچ ریسکی و نمی شود ریسک کرد بودن آنکه بازدهی برای آن ببینیم.
۳- بازار سرمایه یک بازار تخصصی و پیچیده است و ظرفیتی دارد. در مسابقات اتوموبیل رانی نمی توان و نباید یک راننده آماتور را با ماشین پراید به داخل پیست فرستاد. هم خود را به کشتن می دهد و هم باعث بر هم ریختن مسابقه می شود.
افراد تازه وارد با سرمایه بالا غیرمستقیم در بورس سرمایه گذاری کنند
۴- بورس فقط یک ساختار و ساز و کار است که می تواند به تامین مالی کمک کند آن هم به شرط ها و شروط ها. منشا مشکلات اقتصادی تعداد شرکت های بازار سرمایه و یا حجم و وزن آن نیست. مشکل اقتصاد در تفکری است که ساختار صندوق های سرمایه گذاری را چنان تنظیم می کند که کماکان مدیر دولتی بر مال مردم و مدیریت شرکت ها حکومت کند.
۵- بازارسرمایه متاثر از سیاست های پولی است. در ابتدای سال که سیاست های انبساطی متعددی توسط بانک مرکزی اعمال شد سیلاب نقدینگی ناماندگار از بالادست به بازار سرمایه نیز رسید و باعث رشد آن شد و آنچنان بنیان کن بود که بنیادی فکر کردن مهجور بود و مورد تمسخر . وقتی بانک مرکزی گفت مهمانی تمام است و سیاست های انقباضی شروع شد، ماندیم با حوض پر از خالی نقدینگی و گرفتار در صف های میلیونی فروش.
امید است امروز که بسیاری در غم از دست رفتن اصل سرمایه و یا سودهای از دست رفته عصبانی و کم حوصله به هم می تازیم از یاد نبریم:
۱- کماکان بازار سرمایه بهترین محل برای سرمایه گذاری است.
۲- حرفه ای ها مانند سنگ کف رودخانه هستند پابرجا و ماندگار و صد البته صیقل خورده.
۳- به اصول اولیه سرمایه گذاری توجه کنیم و به آنها با ایمان بمانیم . آنچه درس داده اند و یا در دنیا تجربه شده در بازار ایران هم کاربرد دارد. فقط کمی دیر و زود دارد.
۴- پایبند به اصول حرفه ای هر نقشی (چه عملیاتی- چه نظارتی) که در این بازار داریم باشیم. هیچ مصلحت اندیشی و سیاسی کاری که مغایر با اصول حرفه ای و علمی باشد موفق نخواهد بود. نمونه ها را در این چند ماه به وضوح دیده ایم.
۵- برای سرمایه گذار خرد سود آوری و بازده آتی سهام مهم است نه متراژ زمین و ساختمان سایت تولیدی شرکت. افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها اگر در افزایش ارزش شرکت ها اثری داشت در سایر نقاط دنیا نیز آن را اجرایی کرده بودند.
۶- سرمایه گذاری بلند مدت است. اگر با تحلیل به این نتیجه رسیده ایم که سهامی با ارزش است آن را نگه داریم حتی اگر کل نمودارهای تکنیکال فریاد فروش بزنند و بر عکس اگر در بنیاد شرکتی استعدادی نمی بینیم آن را نامزد سرمایه گذاری نکنیم.