سرمایهای که از طرف سرمایهگذاران با خرید و فروش سهام و مشارکت در عرضههای اولیه، وارد چرخه بورس می شود می تواند به نظام تولید کمک کند و منجر به افزایش فعالیتها و کسبوکار بنگاههای تولید شود، از اینرو برخی از افراد خرید و فروش سهام و عرضه اولیه در بورس را مساوی با کمک به تولیدکنندگان و نظام تولید می دانند که ذاتا باور غلطی نیست، اما سوالی که مطرح می باشد این است که آیا واقعا پولی که از خرید و فروش عرضه اولیه و داد و ستد دیگر سهام توسط شرکتهای بورسی کسب می شود صرف توسعه تولید و افزایش فعالیتها می شود یا خیر؟ به تعبیر دیگر فعالیتهای سهامداران خرد در بازار برای شرکتهای بورسی هم منافعی دارد و به تامین مالی آنان ختم می شود یا نه؟
کارشناسان در خصوص سوال مطروحه نظرات متفاوتی دارند، برخی از آنها معتقدند که فقط خرید عرضههای اولیه وارد بخش تولید می شود و معاملاتی که روزانه شاهد آنیم ربطی به نظام تولید ندارد و کمکی هم به آن نمیکند، در مقابل عدهای هم این باور را دارند که حتی تضمینی در خصوص اینکه مبالغ بدست آمده از خرید عرضه اولیه در بخش تولید مصرف شود، وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: IPO یا عرضه اولیه سهام چیست؟بررسی عرضه اولیه سهام به روش بوک بیلدینگ
به گزارش از دنیای اقتصاد:
تنها عرضه های اولیه به تولید کمک میکند
عضو شورای بورس این باور را که سرمایهگذاری در بورس به معنای سرمایهگذاری در تولید است، غلط میداند و تاکید میکند: «تنها آن بخش از سرمایههای موجود در بازار به سمت تولید میرود که در قالب عرضه اولیه است.»
حسین سلاحورزی، در گفتوگو با توضیح میدهد: عمده معاملاتی که روزانه در بورس صورت میگیرد خرید و فروش سهام بین سهامداران حقیقی و حقوقی است. فقط آن بخش از سرمایههای موجود در بازار به سمت تولید میرود که در قالب عرضه اولیه صورت میگیرد. وجوه حاصل از فروش این سهام صرف توسعه تولید یا افزایش فعالیتها و کسبوکار بنگاههای تولید میشود. اما آنچه امروز در بازار سرمایه بهعنوان معاملات روزانه شاهد هستیم (که حجم آن نیز زیاد است) خرید و فروش سهام است و به نظام تولید ربطی ندارد و کمکی هم به آن نمیتواند بکند. این عضو شورای بورس بزرگترین نقد به روند فعلی بازار سرمایه را سهم ناچیز نظام تولید در آن میداند و میگوید: بزرگترین ایرادی که به بازار سرمایه وارد میشود این است که بهرغم اینکه حجم و ارزش بازار بسیار افزایش پیدا کرده ولی در عمل میبینیم سهم بخش واقعی اقتصاد و نظام تولید از این افزایش ارزش تقریبا ناچیز است.
نبود تمایل یا ناآمادگی بنگاهها برای تامین مالی از بورس
سلاحورزی در پاسخ به این پرسش که چرا تامین مالی از بورس برای بخش خصوصی و بنگاهها اینقدر کم بوده است، میگوید: دو دلیل این اتفاق به خاطر خود شرکتهاست و یک دلیل به بورسها و بازار سرمایه برمیگردد. نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران توضیح میدهد: تعداد زیادی از بنگاهها به دلایل فرهنگی و علایق شخصی رغبت چندانی به عرضه بخشی از سهام خود و پذیرفتن تعداد زیادی سهامدار خرد ندارند. زیرا شرکتهای خانوادگی هستند. از سوی دیگر مشخصه اصلی و خاصیت بازار سرمایه این است که یک بازار کاملا شفاف، مطمئن و با نظارت بالاست بنابراین برخی از این شرکتها آمادگی کامل ارائه صورتهای مالی، مدارک و مستندات را برای پذیرش در بورس ندارند.
تسهیل فرآیند پذیرش در بورس
سلاحورزی در ادامه به مشکل بازار سرمایه برای تامین مالی شرکتها اشاره میکند و به «دنیایاقتصاد» میگوید: تا ماههای گذشته فقط یک کمیته پذیرش در سازمان بورس و اوراق بهادار داشتیم که مانند یک قیف با دهانه بسیار تنگی بود که تقاضاهای پذیرش در بورس را در یک صف رسیدگی طولانی قرار میداد و کار را مشکل میکرد. او با اعلام اینکه آن بوروکراسی بازدارنده بود میافزاید: البته اخیرا اقدامات خوبی در این زمینه شده و سازمان بورس اختیار پذیرش را به بورس تهران و فرابورس تفویض کرده است. بورسها هم تعداد جلسات پذیرش را زیاد کردهاند که این مساله به تسهیل در پذیرش بیشتر شرکتها منجر شده است. به عبارتی زمینههای تامین مالی شرکتها از بازار سرمایه فراهم شده است. سلاحورزی اعلام میکند: هفته گذشته نیز تفاهمنامهای با بورس تهران و فرابورس امضا شد که سامانهای بهعنوان پنجره واحد پذیرش و تامین مالی شرکتها از بورس برای اعضا درست شد تا این فرآیند را با سرعت بیشتر و بوروکراسی کمتر انجام دهند.
تضمین نشدن تامین مالی شرکتها از عرضه اولیه
امین داور، تحلیلگر بازار سرمایه اما نظری بینابینی دارد. او بر این باور است «تصوری که مردم از سرمایهگذاری در بورس دارند چندان غلط نیست و نظر کارشناسان درباره تامین مالی شرکتها از عرضه اولیهها هم تقریبا صحیح است.» اما میافزاید: تضمینی وجود ندارد که عرضه اولیهها کاملا به تامین مالی شرکتها منتهی شود. داور توضیح میدهد: عرضه اولیهها تامین مالی هستند اما چه کسی گفته عرضه اولیه کاملا به تامین مالی منتهی میشود؟ عرضه اولیه یعنی سهامدار عمده که یک شخص حقیقی یا وابسته به دولت یا سازمان مهمی است، سهام را به مردم میفروشد و پول را میبرد برای خودش؛ حالا اینکه برای شرکت تامین مالی میکند یا نه قطعی نیست. مثلا تامین اجتماعی ۱۰ درصد از سهام شستا را واگذار کرد اما آیا پولش را به توسعه تولید اختصاص داد؟ من فکر نمیکنم چنین اتفاقی افتاده باشد. به نظر میرسد با آن پول بدهیهایش را داد. بدهیهایی که مربوط به حقوق عقبمانده بازنشستگان بود. بنابراین اینطور نیست که بگوییم هر شرکتی که عرضه اولیه میکند پولش را وارد تولید کرده است. داور در همین حال تاکید میکند: اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که وقتی بازار سرمایه رونق داشته باشد سرمایهها را به خود جلب میکند. بورس با جذب سرمایه به بانکی میماند که پول زیادی ذخیره کرده است. بنابراین میتواند این پول را به کسانی که نیاز به تامین مالی دارند قرض دهد و در بازار سرمایهگذاری کند.
بنابراین همین رونق بازار، گردش سرمایه را بالا میبرد و محیطی ایجاد میکند که بنگاههایی که به تامین مالی احتیاج دارند بتوانند از این بازار استفاده کنند.
اصلاح سازوکارهای تامین مالی شرکتها از بورس
این کارشناس بازار سرمایه این نظریه را که سرازیر شدن پول مردم به بورس به معنای هدایت آن به سمت تولید نیست، رد میکند اما در همین حال تاکید میکند باید راهکارها و سازوکارهای تامین مالی شرکتها از بورس را اصلاح کرد. او با بیان اینکه بورس تا به امروز فقط برای دولت سود داشته تا تولیدکنندهها، یادآور میشود: تاکنون دولت بیشترین استفاده را از بازار سرمایه برده چنان که بر اساس آمارهای موجود دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان از این بازار تامین مالی کرده است.
داور در پاسخ به این پرسش که چگونه باید سازوکارها را برای تامین مالی شرکتها از بورس اصلاح کرد میگوید: یکی از کارهایی که میتوان کرد، این است که باید ابزارهای تامین مالی را در بازار متنوعتر کرد چندی پیش در بازار شایعه شد که بانک صادرات میخواهد از محل آورده نقدی و سلب حق تقدم افزایش سرمایه دهد اما خبر رسمی از آن نیامد. اگر اتفاقاتی از این قبیل بیفتد بسیار عالی است و میتواند کمککننده بخش تولید باشد