سرمایه گذاری در بورس توسط اشخاص حقیقی و حقوقی انجام می شود که هر یک دیدگاه خاص خود را دارند بطور خلاصه میتوان گفت اشخاص حقیقی در واقع افرادی هستند که خود به سرمایه گذاری می پردازند و اشخاص حقوقی سازمان ها نهادها و شرکت ها می باشند.
ما در ادامه قصد داریم به بررسی تفاوت های اصلی دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی بپردازیم.
بیشتر بخوانید: اشخاص حقوقی و قوانین مربوط به آنها
تفاوت دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی در بازار بورس
بطور کلی ۵ تفاوت اصلی بین دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی در بورس و جود دارد که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
۱. حقوقیها با دید بلندمدت و حقیقیها با دید کوتاه مدت
یکی از تفاوت های اصلی دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی زمان انتظار بازدهی یک سهم می باشد به عبارتی آنها از نظر بلندمدتی و کوتاه مدتی می باشد.
برای سرمایه گذاری در بورس حقوقیها به صورت بلندمدت و بنیادی خرید میکنند و به طور عمومی دید کوتاه مدت ندارند. این گروه با کلیت بازار پیش میروند مگر شرایطی که به مقاصد خاص مانند حمایت از یک سهم روش دیگری را برگزینند درحالی که حقیقیها در معاملات بطور عمده با تکیه بر شایعههای بازار و جو کوتاهمدت تصمیمگیری میکنند.
در واقع حقوقیها به دلیل توان مالی بالاتر و سرمایه گذاری بیشتر تاثیر بیشتری بر نوسانات قیمت دارند بصورتی که می توانند در برخی از سهم ها از افزایش قیمت یک سهم ممانعت کنند. در واقع زمانی که ۱۰ درصد از سهمی شناور است و عمده آن دست یک یا دو شخص حقوقی باشد آنها با کنترلهایی که روی سهم دارند به صورت عمده دخالت میکنند؛ اما این به معنی دستکاری یا تغییر منفی در بازار نیست.
شناسایی و ثبت سود در راستای پوشش بودجه برای اشخاص حقوقی بسیار مهم است، بنابراین سرمایه گذاری در سهامی که سود تقسیم شده (DPS) خوبی دارند، یکی از اولویتهای آنها می باشد.
همچنین اشخاص حقوقی سود ناشی از رشد ارزش سهام خود (تفاوت بهای تمام شده و نرخ تابلوی بورس در پایان سال مالی) را نمیتوانند شناسایی کنند در حالی که اشخاص حقیقی سودشان را هر لحظه که بخواهند میتوانند محاسبه کنند و آن را جزو بازده سهام خود نشان دهند همین موضوع باعث اهمیت یافتن NAV شرکتهای سرمایه گذاری به ویژه آنهایی که پرتفویی متشکل از شرکتهای بورسی دارند، می شود.
۲. اولویتِ اولِ سرمایه گذاران حقوقی، حمایت از سهام شرکت های زیر مجموعهها است
از دیگر تفاوت های اصلی دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی اولویت بندی های آنان می باشد. سرمایه گذاران حقوقی فعال در بازار را شامل دو دسته شرکت های هلدینگ و سرمایه گذاریها می باشند.
اگر شرکتهای هلدینگ تنها با وجه اضافه یا وجوهی که برای مدت مشخصی قابل استفاده است، اقدام به معامله کنند به طور قطعی اولویت اول آن ها حمایت از سهم شرکتهای زیرمجموعه خود می باشد.
احتمالا این سوال برایتان پیش آمده که حقوقیها چه زمانی فروشنده میشوند؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم در مواقعی که سهمی نوسانات غیرعادی دارد سهامدار عمده وارد عرضه سهام میشود و همچنین در مواقعی که شرکت نیاز به نقدینگی داشته باشد نیز فروش اتفاق خواهد افتاد.
زمانی که قیمت سهم افزایش یا کاهش مییابد و یا صفهای خرید و فروش برای آن تشکیل میشود سهامداران عمده بدون هیچ مذاکره یا مکاتبهای ، احساس مسولیت کرده، خود را تحت فشار افکار عمومی در بازار سرمایه حس کرده و تلاش میکنند سهم به شرایط تعادل نزدیک شود که البته گاهی فشار بازار بر تصمیمات اشخاص حقوقی غالب میشود.
شرکتهای سرمایه گذاری در واقع جزء بخشی هستند که عمده نقدینگی آنها درگیر معاملات در بورس می باشد و یکی از وظایف آنها خرید و فروش سهام است.
به دلیل اینکه عملکرد شرکتهای سرمایه گذاری ناشی از شناسایی درآمد حاصل از خرید و فروش سهام و سود تقسیمی شرکتها نیز می باشد و نگاه آنان مانند شرکتهای هلدینگ (با حداقل فعالیت) یا اشخاص حقیقی (با حداکثر فعالیت) نبوده و میتوان گفت رفتاری در بین این دو گروه از خود نشان میدهند.
در صورتی که این شرکتها پوشش درآمد نداشته باشند و به پایان سال مالی نزدیک شوند تمایل به فروش سهام آنان در روزهای پایانی سال مالی افزایش مییابد.
در حالت کلی بهتر است سازمان بورس از طریق ارائه پیشنهاد و یا دادن انگیزه به شرکتهای سرمایه گذاری و هلدینگها آنها را ترغیب به داشتن پرتفوی با سالهای مالی متنوع کند تا بازار به تعادل بیشتری در خصوص عملکرد این شرکتها برسد.
۳. سرمایه گذاران عمده در خلاف جهت عمل می کنند
از دیگر تفاوت های بین دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی کی توان به زمان خرید و فروش اشاره کرد. اولویت سرمایهگذاران حقیقی افزایش بهای سهام می باشد و در شرایط کنونی بازار اشخاص حقوقی فقط در زمان عرضه بلوکی، بازار را تحت تاثیر جدی معاملات خود قرار میدهند این در حالی است که معاملات اشخاص حقیقی روال عمومی بورس را تعیین میکند و بر این اساس تعداد حقیقیهای فعال در بورس بسیار مهم می باشد.
همچنین سرمایه گذاران حقوقی اغلب به دلیل نگرش بلندمدت کمتر از جریانات زودگذر بازار متاثر میشوند، اما حقیقیها مدام اسیر جریانات روانی بازار هستند به همین دلیل، حقوقیها بیشتر در مواقع کاهش قیمت خریدار بوده و در مواقعی که افزایش قیمت بیش از انتظار آنان است فروشنده میشوند و همین نشان میدهد که حقوقیها نیز تحت تاثیر جریانات بازار البته غالبا در خلاف جهت عمل میکنند.
در مواقعی که حقوقیها همانند حقیقیها در روزهای منفی فروشنده یا در روزهای مثبت خریدار میشوند مضرات زیادی برای بازار رقم میزنند.
در واقع یک شرکت حقوقی باید در ابتدای هر سال استراتژی سرمایه گذاری خود را تدوین و براساس آن سقف ریسکپذیری در سرمایه گذاری را تعیین کند و سابقه بازار نشان میدهد که روش سرمایه گذاری حقوقیها در بازار سهام بر پایه دید بلندمدت آنهاست.
بعد از اینکه بحث سطح ریسکپذیری سرمایهگذار در بازار مشخص شد، باید توجه داشته باشد که بالاتر از بازده بازار برای پرتفوی خود سود کسب کند.
یک شخص حقوقی باید بر سطوح مختلف تحلیلهای اقتصاد کلان در دنیا مسلط باشد و همواره آمارهای اقتصادی کشورهایی مانند ایالات متحده، اروپا و چین … را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت برآوردی از رشد اقتصادی دنیا در اختیار داشته باشد که این موضوع باعث می شود تا سرمایه گذاری حقوقیها در شرایط با ثباتتر و با مطالعه بیشتری و در نظر گرفتن همه جوانب انجام شود.
در واقع آپدیت اطلاعات گفته شده و در کنار آن پایش مکرر پرتفوی یک شرکت حقوقی این امکان را ایجاد میکند تا در هنگام تصمیمگیری جلوتر از بازار عمل کند. اکثر فعالان بزرگ در بازار سرمایه از این روش که هنگام خرید از تحلیل های بنیادی و برای خروج از تحلیل های تکنیکال استفاده می کنند.
۴. حقوقیها کنترل کننده های محدود
میزان کنترل آنان بر اطلاعات یکی از دیگر تفاوت های اصلی دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی می باشد. در واقع حقوقیها یک سازمان امنیتی نیستند و نمیتوانند کنترلهای بیشتری را داشته باشند.
بر همین اساس بخشی از اطلاعات آنها به طور طبیعی افشا میشود، همانطور که آنها نیز میتوانند از دیگران اطلاعات پنهانی را دریافت کنند اما در خصوص کنترل که وظیفه سازمان های نظارتی بر بازار سرمایه است، باید عنوان کرد که اگر خبری در شرکتی هست باید از سوی این مقامات شفافسازی شود تا «سفتهبازی» در بازار تقویت نشود.
حقوقیها باید سعی کنند سهامی را که به صورت مدیریتی در اختیار دارند در سطح قیمت واقعی نگه دارند اما متاسفانه بسیاری از شرکتهای حقوقی روش حقیقیها را در پیش میگیرند؛ در صورتی که انتظار میرود این شرکتها هر خرید و فروشی را بدون تحلیل انجام ندهند و بر پایه شایعات یا نوسانات بازار حرکت نکنند.
۵. اشخاص حقوقی محافظه کارند
پنجمین تفاوت از تفاوت های اصلی دیدگاه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی محافظه کاری آنان می باشد.
حتما این سوال برایتان پیش آمده که حقوقیها چگونه کنترلهای لازم برای عدم افشای اطلاعات در بازار را اجرا میکنند به نحوی که جلوی سوءاستفاده احتمالی ناشی از درز اطلاعات خرید و فروش توسط کارشناسان خود یا کارگزاران را بگیرند؟
اشخاص حقوقی برای اعمال رویه خود و برای جلوگیری از سوءاستفاده تلاش میکنند سیاست خود را قبل از اقدام به صورت شفاف در اختیار کارشناسان و کارگزاران خود قرار ندهند، چون ممکن است با انتشار خبرها، عکس آنچه در انتظار است رخ دهد.
هر چه اطلاعات تصمیمگیری در اختیار تعداد کمتری باشد، سوءاستفاده کمتری صورت میگیرد. در اکثر شرکتهایی که سهامداران آنها حقوقیها هستند کارشناسان متعهدی استخدام میشوند، این درحالی است که در صورت افشای اطلاعات مشخص میشود این اطلاعات چگونه افشا شده و با متخلفین برخورد میشود.