بررسی تبعات منفی واگذاری سهام سرخابی ها توسط دو کارشناس

بررسی تبعات منفی واگذاری سهام سرخابی ها توسط دو کارشناس

طلسم ورود سرخابی ها به بازار بورس بالاخره شکسته شده و سرخابی ها پا به بازار سهام گذاشتند. عرضه  و واگذاری سهام استقلال و پرسپولیس به صورت پذیره نویسی و در قالب حق تقدم از روز یکشنبه مورخ ۱۵ اسفند ماه در بورس آغاز شده و به مدت ۳۰ روز ادامه دارد. استقبال از سرخابی ها تاکنون ضعیف بوده چرا که بسیاری از فعالان و سهامداران مخالف این رویداد بودند و حالا نیز دو کارشناس بازار سرمایه درخصوص تبعات منفی واگذاری دقیقه ۹۰ دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و رویکرد ارزش گذاری آنها توضیحاتی را به دنیای اقتصاد ارائه کردند.

نظر دو کارشناس درخصوص تبعات منفی عرضه دقیقه ۹۰ سهام سرخابی ها

عباس وفادار: یکی از اصطلاحات مربوط به حرفه فوتبال که در محاوره‌‌‌های عامیانه بسیار استفاده می‌شود، انجام دادن کارها در دقیقه ۹۰ است که از بی‌ مسئولیتی و اهمال در انجام کار حکایت دارد. یعنی کسانی که عادت کردند، کارها را پشت گوش بیندازند تا فشار بر آنها وارد نشود و کاری را انجام نمی‌‌‌ دهند.

عواقب آن نیز انجام کار در سطح کیفیت و دقت پایین و در زمانی نامناسب است. به نظر می‌رسد این اصطلاح دقیقه۹۰، گریبان‌‌‌گیر موضوع پذیره‌نویسی سهام سرخابی‌ها شده است. ۱۳سال است که از ابلاغ سیاست‌‌‌های کلی اصل۴۴ می‌‌‌گذرد و کاری برای واگذاری سرخابی‌ها نشده و حال که صحبت از حذف این دو تیم از لیگ قهرمانان آسیا است در نظر است در دقیقه ۹۰ واگذار شود. حتی گفته شده رئیس سازمان خصوصی‌سازی تهدید کرده اگر سهام سرخابی‌‌‌ها تا ۱۵ اسفند عرضه نشود، استعفا می‌دهد.

اگرچه روش واگذاری سهام از طریق افزایش سرمایه و سلب حق‌تقدم و واگذاری سهام به سایر اشخاص به شرط اینکه در صورت وجود صرف سهام، منافع آن هم به سرخابی‌ها منتقل شود، بهترین راه برای خصوصی‌سازی این دو شرکت است ولی به نظر می‌رسد این واگذاری شتاب‌زده به دلایل زیر تبعاتی منفی داشته باشد:

– عرضه ۱۰‌ درصد سهام گرهی از مشکلات این دو باشگاه نمی‌‌‌گشاید و وجود سهامداران متعدد، کار را برای واگذاری صحیح این دو شرکت سخت‌تر می‌کند.

– لازم است قبل از واگذاری، وضعیت دارایی‌‌‌ها و بدهی‌های دو شرکت از جمله مطالبات، زمین و ساختمان و برند مشخص شود و مشکلات موجود بر سر مالکیت قطعی این دارایی‌ها حل و فصل شود.

– وضعیت تامین منابع مالی لازم برای تداوم فعالیت این دو شرکت بررسی و ساز و کارهای آن مشخص شود. به‌عنوان مثال، وضعیت حق پخش تلویزیونی و تعهدات صدا و سیما برای پرداخت این مبلغ و… .

– نظام حاکمیت شرکتی و چگونگی اداره آن در قالب اساسنامه‌‌‌های موجود نمی‌‌‌گنجد و باید با توجه به تجربیات بین‌المللی، ساز و کار اصلاح آن قبل از واگذاری سهام انجام شده باشد.

– برنامه واگذاری سهام شامل چگونگی، زمان و مبلغ پیش از واگذاری بطور کامل مشخص باشد نه اینکه واگذاری انجام شود تا ببینیم در آینده چه خواهیم کرد.

– از زمان انتشار گزارش‌های ارزیابی سرخابی‌ها، نقدهای فراوانی به ساز و کار ارزش‌گذاری وارد شده است. به نظر می‌رسد، بهتر است این گزارش‌ها با توجه به این نقدها بررسی شوند و در صورت نیاز مورد تجدید نظر قرار گیرند. زیرا مبنای واگذاری سهام هستند.

پرواضح است که با واگذاری حتی ۱۰‌درصد سهام سرخابی‌ها و سهامدار شدن ده‌‌‌ها‌ هزار نفر در این دو شرکت، نه‌ تنها مشکلی حل نمی‌شود بلکه سطح مطالبات سهامداران از عملکرد این دو شرکت نسبت به شرایط کنونی که سهامدار غیر‌ ندارند نیز متفاوت خواهد بود و می‌‌‌تواند حتی تبعات اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

در اولین روز پذیره نویسی سرخابی ها چند نفر حاضر به خرید شدند؟
سهامداران نسبت به پذیره نویسی سهام سرخابی ها اعتراض دارند!
سرخابی ها یکشنبه ۱۵ اسفند وارد بورس می شوند/ جزئیات خرید سهام

علیرضا صادقی: ارزش از مطلوبیت بدست می‌‌‌آید و مفهومی ذهنی است و با قیمت که مفهومی عینی است از نظر محتوایی تفاوت زیادی دارد.مطلوبیت، سطوح و مصادیق فراوانی دارد. از مطلوبیت مالکیت یک خانه در مقابل اجاره همان خانه یا مطلوبیت استفاده از برند خاصی از تلفن همراه یا کیف و کفش و سایر لوازم.

مطلوبیت تا جایی مهم است که گاه مصرف‌کننده، قسمتی از شخصیت و ‌شأن را در استفاده یا داشتن آن دارایی احساس می‌کند. استقلال و پرسپولیس، نام‌‌‌هایی هستند که بسیاری از دوران کودکی، شاهد کری‌خوانی اطرافیان و نزدیکان در مسابقه آنها بوده و این نام‌ها به تاریخ گره خورده‌اند. چه  لبخندها و اشک‌هایی که با برد و باخت‌ این دو تیم معروف و پرافتخار دیده شده است.

به‌طوری‌که بخشی از جامعه در تمامی سطوح قسمتی از هویت را با این دو نام می‌شناسد و معرفی می‌کند. سال‌های قبل، وقتی هر یک از دو باشگاه، دچار مشکل مالی یا مدیریتی می‌‌‌شدند، گروهی از هواداران جلوی فدراسیون یا سایر نهادهای مرتبط، خود را ملزم به دفاع از تیم محبوب می‌‌‌دانستند. علاقه به یک برند یا تیم فارغ از عملکرد مالی ارزشمند است. پس، یکی از منابع تولید ارزش در دو باشگاه، وجود برند استقلال و پرسپولیس است که قابل سنجش و ارزش‌گذاری است.

حال که دو باشگاه، ماده اصلی ایجاد ارزش یعنی برند را دارند، چرا مشابه باشگاه‌های معروف اروپایی توانایی ایجاد سود اقتصادی و ثروت برای سهامداران را ندارند؟ پاسخ این سوال را باید در عوامل متعددی یافت که برخی از آنها را می‌توان عدم‌ رعایت قانون کپی‌رایت، عدم‌استفاده از فروش حق پخش، نبود بورس اسپانسری، عدم‌شفافیت مالی، مدیریت سیاسی و غیرعلمی و در یک کلام، نگاه به این بنگاه ورزشی به عنوان ابزار سیاسی و نه بنگاه اقتصادی که مسئولیت ایجاد سود اقتصادی و ارزش‌آفرینی برای سهامداران را از فعالیت‌های ورزشی و غیر‌ورزشی دارد، عنوان کرد.

به نظر می‌رسد، دولت سیزدهم به دلیل ویژگی‌های خاص دولتمردان و جامعه و شرایط خاص و ویژه از نظر تحریم‌‌‌، کسری بودجه و سایر ویژگی‌ها در نظر دارد کارهای بر زمین مانده از دولت‌های قبل را به سرانجام برساند. یکی از پروژه‌‌‌های انجام‌نشده طی سال‌های متمادی، عرضه اولیه سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است که هم وزارت ورزش و هم وزارت اقتصاد، الزام به عرضه آن را در مقطع کنونی امری اجتناب‌ناپذیر می‌‌‌دانند و شفافیت بنگاه‌‌‌های دولتی و نیمه‌دولتی و شرکت‌هایی که بصورت مستقیم و غیرمستقیم از بودجه عمومی استفاده می‌کنند از رسالت‌های اصلی بورس در اقتصاد ایران است.

رویکردهای مختلف ارزش‌گذاری شامل سودآوری، هزینه و بازار است. برای فهم بهتر ارزش برخی دارایی‌‌‌ها نظیر برخی استارت‌آپ‌ها و همین‌طور باشگاه‌های ورزشی، باید مبانی ارزش‌گذاری برند در بازار سرمایه ایران تنظیم و تبیین شود. به‌ عنوان مثال، ارزش چند میلیون هوادار یک باشگاه که به مثابه کاربران یک پلتفرم هستند چگونه و با چه رویکردی محاسبه می‌شود؟ حال آنکه آن باشگاه از نظر حسابداری و صورت‌های مالی زیان‌ده هم باشد یا اینکه اضافه شدن شخص برندی در دنیای ورزشی مثلا رونالدو، چگونه می‌‌‌تواند باعث افزایش ارزش سهام آن باشگاه در بورس شود؟ آیا جایی غیر از بورس می‌‌‌تواند این افزایش یا کاهش ارزش‌ها را در قیمت سهم لحاظ کند؟

از نظر سرمایه‌گذار، سود حاصل از سرمایه‌گذاری به دو صورت سود تقسیمی انتهای دوره یا افزایش قیمت سهم حاصل می‌شود. به جهت رویکردهای سنتی بازار سرمایه، غالب سرمایه‌گذاران سود را ناشی از سود تقسیمی می‌دانند حال آنکه در شرکت‌هایی که سود ناچیز انتهای دوره دارند یا در کوتاه‌ مدت زیان‌ده هستند، سرمایه‌گذار، سود را از افزایش قیمت سهم شناسایی می‌کند و در باشگاه‌‌‌های پرسپولیس و استقلال، باید رویکرد سرمایه‌گذار، سود حاصل از افزایش قیمت سهم باشد.

مادامی که سرمایه‌گذار، مسئولیت سرمایه‌گذاری مستقیم در بازارسرمایه به‌عنوان یک بازار ریسکی را نپذیرد، عملا عرضه اولیه شرکت‌های زیان‌ده و استارت‌ آپی که با رویکرد جدید ارزش‌گذاری می‌شوند با اما و اگر و مشکلات عدیده‌‌‌ای همراه خواهد بود.

در کل، عرضه اولیه شرکت‌ها و موسساتی که از بودجه عمومی برای اداره آنها استفاده می‌شود، نه‌تنها امری واجب بلکه امری مبارک برای اقتصاد، اقتصاد بنگاه و رشد حوزه کسب‌ و کار مورد نظر است.

در نظر بگیرید این دو باشگاه بتوانند برای تامین قسمتی از هزینه‌‌‌های جذب بازیکنان یا کادر فنی در هر فصل، قسمتی از سهام باشگاه را به عنوان سهام ترجیحی به بازیکنان یا کادر فنی پیشنهاد بدهند و به این گونه قسمتی از هزینه‌های گزاف آنها از این طریق تامین شود.

اولین‌‌‌ها معمولا با حرف و حدیث‌‌‌هایی همراه است، اولین عرضه اولیه دو باشگاه معروف ورزشی هم از این امر مستثنی نیست ولی امید است راه برای عرضه عمومی سایر بنگاه‌‌‌های اقتصادی در بورس و عرضه به عامه مردم هموار شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *