پیمان مولوی، عرفان هودی، پیمان حدادی و علیرضا باغانی از کارشناسان بازار سرمایه، به تحلیل و بررسی اثر سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین بر بازار بورس کشور پرداختند و توضیحاتی را ارائه دادند. جهت کسب جزئیات، این گزارش را انتها بخوانید.
اثر سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین بر بورس کشور از نظر کارشناسان
چهار کارشناس بازار سرمایه درباره اثر امضای سند جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بر بازار سرمایه در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، توضیحاتی ارائه کردند که به شرح زیر است.
FATF و تحریم ها سدی درمقابل ارتباط بورس ایران و شانگهای
پیمان مولوی: هر تفاهمی که بخواهد در حوزه مالی و سرمایه گذاری اثر گذار واقع شود، نیازمند قبول زیرساختهای جهانی است. یکی از این ساز و کارها در ایران که درگیر مباحث سیاسی شده، موضوع FATF است. برقراری ارتباط میان بورس ایران و شانگهای بدون پذیرش FATF و وجود تحریمها امکان پذیر نخواهد بود. چیزی که اقتصاد ایران قبل از هر چیز به آن نیازمند است، برداشته شدن کامل تحریمها، قبول FATF و تبدیل شدن به یک کشور بدون ریسک مالی و اقتصادی برای شرکای بین المللی است که در حال حاضر این موضوع امکان پذیر نیست.
- بازار سرمایه چین بعد از آمریکا به عنوان بزرگترین بازار سرمایه جهان در رتبه دوم قرار دارد. اگر تفاهمی صورت بگیرد، فرصتهای زیادی در حوزه کالایی و عرضه شرکتها فراهم خواهد شد. اما این قبیل فرصتها سالها است از شرکتهای ایرانی سلب شده است زیرا پیش نیازهای حضور در بازار سرمایه جهانی بطور کامل روشن است. بازار سرمایه ایران تازه کار است و نیازمند مطابقت با استانداردهای جهانی است. تا زمانی که تحریمها در حوزه مالی، بانکداری و سرمایه گذاری بطور کامل برداشته نشوند و اقتصاد ایران ساز و کارهای موجود در جهان را نپذیرد، باقی موارد نمیتواند کمک شایان ذکری در این خصوص به بازار سرمایه داشته باشد.
همچنین بخوانید:
استفاده بهینه از قرارداد با فراهم شدن زیر ساختها
عرفان هودی: آنچه که نیاز بازار سرمایه است و به ارتقای آن کمک میکند، فراهم کردن زیر ساختهای لازم است. به عنوان مثال امضای هر قرارداد یا تفاهم نامهای نه فقط با چین بلکه با هر کشوری میتواند منجر به صادارت نفت شود و در نتیجه تاثیر زیادی بر بازار سرمایه خواهد گذاشت.
- بر این اساس باید قراردادی بسته شود که منجر به افزایش قیمت فولاد و رونق صادرات شود. بیش از ۷۰ درصد بازار سرمایه ایران به قیمتهای جهانی (کامودیتیها، پالایشگاه، نفت و دلار) وابسته است و حدود ۳۰ درصد دیگر به لحاظ قیمتی دست داخل است. این ۳۰ درصد به دلیل عدم اعتماد به شرایط فعلی بازار، دست نیافتی است بنابراین اگر قرار است تفاهم نامهای صورت بگیرد باید حدود ۷۰ درصد از بازار را در بر بگیرد. گشایش در حوزه صادرات سبب ورود ارز میشود و به تبع آن اصلاح صورتهای مالی شرکتها را در پی خواهد داشت و در نهایت موجب سود آوری آنها خواهد شد.
اثر مثبت قرارداد ایران و چین بر حوزههای سخت افزاری
پیمان حدادی: تنها موضوعی که چین میتواند در حوزه بورس کمک کننده باشد، مباحث سخت افزاری و نرم افزاری است. چین میتواند به ایران یک پلتفرم هم افزایی بدهد که دچار مشکل نشود و حفرهای نداشته باشد. این نرم افزارها میتوانند برای سیستمهای معاملاتی آنلاین یا کارگزاریها باشد. در سایر حوزهها چین نمیتواند کمک قابل توجهی به بازار سرمایه ایران داشته باشد زیرا مسئولان حوزه بازار سرمایه خود را از همه لحاظ با دانش و آگاهی کامل میدانند و به همین سبب اصلا نیاز به تغییرات نمیبینند.
- بحث دیگری که مطرح میشود، گسترش ابزارهای مالی است چرا که کمیته فقهی بعضی از ابزارهای مالی را شرعی نمیدانند بنابراین مانند بحث فروش استقراضی باید ابزارهای مالی را گسترش داد. این ابزارها در بورسهای دنیا وجود دارند و عمدتا بیشتر از سهام پایه فعالتر هستند.
دلیل منفی بودن و درجا زدن شاخص بورس
علیرضا باغانی: بازار سرمایه ایران بیش از هر چیزی نیازمند سرمایه گذار است. اگر چین به گونهای سرمایه گذاری کند که این شرکتها از دست ایران خارج نشوند، بسیار میتواند به بورس ایران کمک کند. در بورس شرکتهایی حضور دارند که طرحهایی برای توسعه دارند اما امکان سرمایه گذاری برای آنها وجود ندارد. حال اگر چین بیاید و در این شرکتها سرمایه گذاری کند، ورود یک خون تازه محسوب شده و به سود آوری شرکتها کمک زیادی خواهد کرد. در کل، بازار سرمایه نیازمند سرمایه گذاری به شکل بلند مدت است و این دید بسیار اهمیت دارد. مسئولان باید چین را ترغیب به سرمایه گذاری بلند مدت کنند زیرا ایران جز معدود کشورهایی است که بدهی خارجی ندارد بنابراین سرمایه گذاری در ایران توجیه اقتصادی دارد.